ما فقط ادیان ابراهیمی را عرض میکنیم چون مفصل میشود. در ادیان هم مسألهی منجی و آخرالزمان اصل پذیرفته شده هست و یک اصل اساسی هم هست. یهودیت قائل به منجی هستند. منجیشان هم مسیح هست این حضرت عیسی که ما به ايشان میگويیم مسیح. به این خاطر به اینان میگفتند مسیح چون عیسی خودش یک یهودی بود. یهودیها منتظر آمدن مسیحشان بودند یعنی کسی که بیايد و یهودیها را از این همه بدبختی که دارند نجات بدهد. یهودیها مرکزشان اورشلیم بود که امروزه به آن بیتالمقدس میگويند.
کسانی مثل داوود سلیمان آن جا بودند. این سرزمین برای آنها سرزمین مقدسی بود. هیکل سلیمان در اورشلیم بنا شده بود. حاكم بابل در سال 567 یا 568 قبل از میلاد به سرزمین آنها حمله میکند و سرزمین یهودیها را گرفته و خیلی از كساني که در جنگ شرکت کردند را کشتند. یک عدهای هم که باقی ماندند اینها را به اسارت میبرند به بابل. یک عدهی کمی از آنها را مثل پیرمردها و فرتوتها را باقی میگذارند. اینها که حمله میکنند هیکل را از بین میبرند. اینها آوارهی سرزمین دیگری میشوند.
از اين جا به بعد در يهوديت بحث منجي مطرح ميشود و اعتقاد به منجی در آنها شکل میگیرد. البته بر اساس فرمایشاتی ست که پیامبران داشتند. پیامبران مثل دانیال و باقی پیامبران بنیاسراییل. چنین چیزی را بيان كرده بودند که منجی در آخرالزمان شما را نجات خواهد داد. اینها منجیشان مسیح و منتظر آمدن چنین شخصی بودند. حضرت عيسي هم که ظهور میکند خوب عیسی یک نفر یهودی است. دینش هم یهودی، مادرش هم یهودی. قومش هم یهودی. و در آن جا به دنیا آمده. برای قوم یهود هم مبعوث ميشود.
اینها منتظر مسیح بودند و این که منجیشان حضرت عیسی ظهور میکند، یك عده از یهودیهایی که به ايشان معتقد شدند و به عیسی ایمان آوردند گفتند این همان مسیحی است که ما انتظارش را میکشیدیم و لذا عیسی معروف شده به مسيح كه قرار بود بیايد اما یهودیها نپذیرفتند که ایشان منجیشان بشود و لذا اکثر یهودیها به ايشان معتقد نشدند.
البته با ویژگیهایی هم که برمیشمردند حضرت عیسی آنها را محقق نکرد چون قرار بود منجی بیايد، اینها را سرفراز و از مشكلات نجات بدهد اما این منجی هم رفت بالای دار و رفت صلیب و لذا این ویژگیهایی که داشت یهودیها نپذیرفتند و حالا عوامل مختلفی داریم که چرا یهودیها نپذیرفتند. به خاطر رضای خدا هم چنین نبوده و بزرگان یهودی فرمایشات و سخنان حضرت عیسي را كه مخالف منافع مادیشان بود، نميتوانستند بپذيرند لذا عوامل مختلف در عدم پذيرش اين مسأله وجود داشت.
لذا یهودیها هنوز هم منتظر آمدن مسیحشان هستند که پادشاهی آسمانی است، منجی دین یهود، پیامبر نیست امام هم نیست، ما منجیمان در دین اسلام امام هست اما اینها نه پیامبر و نه امام بلکه یك پادشاه آسمانی از نسل داوود و سلیمان است. لذا کتابهای عهد جدید را هم که میبینیم ابتدا که این اناجیل نسب حضرت عیسی را ذکر میکنند یك جوری ذکر میکنند که به داوود و سلیمان برسد. چرا ؟ چون میخواهند بگويند اين همان پادشاه آسماني است.
آيا در مسيحيت هم چنين عقيدهاي وجود دارد ؟
در دین مسیحیت که امروز مطرح است معتقد به منجی هستند. اما منجیشان کیست ؟ خود حضرت عیسي است با این که اعتقاد دارند که حضرت عیسی به صلیب رفته و به دار کشیده شد و مرد و دفنش کردند. معتقد هستند که بعد از سه روز حضرت عیسی زنده شد و به آسمانها رفت و نزد پدر رفت و در آخرالزمان بر خواهد گشته و زمین را همین طور پر از عدل و داد ميكند.
پس اینها هم معتقد به آمدن منجی هستند. اينان هم همین طور که از اعتقادات مسیح پیدا هست منجیشان پیامبر نیست امام هم نیست بلکه خداست. فرزند خداست. خودشان معتقدند به تثلیثند. یک ضلعش خدای پدر یک ضلعش عیسی است و یکی هم روحالقدس است و لذا این خدای پسر هست که در آخرالزمان ظهور كرده و خواهد آمد و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد باور به منجي در ادیان غیر ابراهیمی هم مطرح است و سایر ادیان مثل هندو، زردشت و بودیسم هم به ظهور منجي معتقدند.
اين باور مشترك ميان پيروان عموم اديان دليل بر چيست ؟
اين مسأله که کار عالم یک روز تمام میشود و جهان به عدل و داد ميرسيد خواستهی فطری انسانهاست؛ آرزوی فطری همهی انسانها اینست که ظلم و فساد برچیده بشود. این خواست فطری که در نهاد همهی بشر قرار داده شده بین همهی بشر مشترک است و مال دیروز و امروز نیست. خوب این کی محقق میشود ؟
یک چیزی در کلام مطرح است که خداوند اگر در ما تشنگی را قرار بدهد باید آبی را هم در بیرون قرار بدهد و غير این خلاف حكمت میشود. خوب خداوند در همهی انسانها این را قرار داده که خواهان این هستند که این چنین وضعیتی به وجود بیايد تا به حال که این چنین وضعیتی محقق نشده و اگر قرار باشد بر روی کرهی زمین یک همچین هدفی محقق نشود این خلاف واقعیتي است كه خدا در نهاد بشر قرار داده است در نتیجه خداوند این را محقق خواهد کرد.
اگر ما در دین اسلام باشیم بر اساس آموزههای اسلام منجی خودمان را قبول داریم یهودیت منجی خودشان. ادیان آسمانی دیگر هم همین طور. خلاصه ادیان غیرآسمانی هم باید جوابگوی این سؤال بشر باشند. در هندوئیسم به یک صورت در بودیسم به یک صورت مطرح است. بنابراين مرحلهای در این عالم تحقق پیدا خواهد کرد که آن خواستهی همهی بشر محقق خواهد شد